سی وسه ساله شدم....کنار خرابه های روم...وقتی کلزئوم در آغوش گرفته بودم...وقتی تکیه داده بودم به ابلیسک وسط میدان، وقتی به غروب از گنبد جامع فلورانس نگاه می کردم...
پ.ن: نه دوریم و نه نزدیک...اما هستیم...میان رفت و برگشت پرتکرار....شما هنوز هم...و تا همیشه....تنها دارایی من هستین
فاطمه جانم تولدت مبارک
امیدوارم عدد تازه نور باشه و روشنی و هرچی خوبیه

ممنونم الهام جانم
سی و سه سالگیت مبارک!
بهترین ها برای تو، بهترین!
هر کس که دید روی تو بوسید چشم من
کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد
حافظ