قرن ها فراموشی...

مرا به یاد خواهی آورد...

آنجا که یک نسیم در درخت سیب میپیچد

آنجا که پرندگان کوچ به خواب دم صبح دچار می شوند

آنجا که عطر یک بغل نعناع خاطر ماهی ها را آشفته می کند

از پس قرن ها فراموشی

سرانجام مرا به یاد خواهی آورد...



نظرات 2 + ارسال نظر
مه دوشنبه 15 مرداد 1397 ساعت 20:16 http://chshm3ia.blogsky.com

سلام
عکس از خوتونه ؟
چقدر روحنوازه
میشه بکید کجاست؟؟

سلام، ممنونم، این عکس از مسیر ریلی تبریز تهرانه

علیرضا شنبه 13 مرداد 1397 ساعت 11:58 http://sowdaa.blogsky.com/

سرانجام مرا به یاد خواهی آورد...

نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم
در این سراب فنا چشمه حیات منم

و گر به خشم روی صد هزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم

به عاقبت به من آیی که منتهات منم...

انا لله و انا الیه راجعون...

و چه رجعت دلنشینی، که وسط این همه فراق، بی قرار این رجعتم!

مدت ها بود منتظر این بیت ها بودم...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.