من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم

"میم" داره میره هلند برای یه کنفرانس، من؟ به شدت دلم میخواد برم ولی نمیرم. چندین بار اصرار کرد بیا بریم با همدیگه و این راهیو که با هم شروع کردیم، با هم تمومش کنیم، و من هر بار وسوسه شدم و در نهایت بر خلاف میلم گفتم نه. میخوام دیگه منتظر استاد آلمانی نباشم، نمیتونم چند ماه منتظر بمونم ببینم گرنت میگیره یا منتظر نتایج اسکالرشیپا بمونم...باید شروع کنم  به سرچ، البته دورتموند رو هم باید روش فک کنم که چه جوابی بدم، شایدم با استادش تماس گرفتم و شرایطم رو گفتم. امروز امیدوارم، دوباره میخوام قوی و محکم بلند شم و از نو شروع کنم، حتی اگه اکسپایر آیلتسم نزدیک باشه، حتی اگه یکی از مقاله هام ریجکت شده باشه، این راه قریب به نود درصد راه زندگی منه و قرار نیست ساده از کنارش بگذرم...امید به او.


_تو میروی به سلامت سلام من برسانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.