کبود

جز اولین افرادی بود که گفتم بهش نمیتونم اعتماد کنم...که گفتم از خواستن بی اندازه نوجوونی تا هفده سالگی.

گفت تو حیفی...تو میتونی خوبی بیافرینی...دوباره اعتماد کن.

و من به یک آن دیدم انتهای این قصه رو...

تمام.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.