شروع

تصمیم گرفتم بیشتر از روزمرگی عشق بنویسم...بیشتر درهای وجودم رو باز کنم،...بیشتر بنویسم که چقدر احساساتیم و چقدر احساسات نگفته، نخ نما نشده و آبی دارم...

گفت: نه تعهد میدم و نه تعهد می خوام... کاش میشد غم توی چشم هام رو وقت شنیدن این جمله واسش پست میکردم .


پ.ن: صبری جمیل... عطا کن.

نظرات 2 + ارسال نظر
علیرضا چهارشنبه 19 اردیبهشت 1397 ساعت 12:42 http://sowdaa.blogsky.com/

بیا ای عشق کاندر تن چو جانی
به اقبالت ز حبس تن برستم

+صبر کن، الصبر مفتاح الفرج!

امان از مولانا...صبر سخت اما

Baran سه‌شنبه 18 اردیبهشت 1397 ساعت 22:54 http://haftaflakblue.blogsky.com/

پ.ن؛آمین.خداوند صابرین را دوست دارد
سلام بر شما فاطمه بانو

سلام، صابرین بیشتر...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.