خوب متفاوت دور دور دور

گاهی با کلماتش

و گاه با صدایی آرام

تلاش کرده بود

از پشت کیلومترها فاصله...

 او را در آغوش بگیرد.


پ.ن: و اوست کسی که شما را از تاریکی ها به سوی نور برآورد....

نظرات 1 + ارسال نظر
علیرضا سه‌شنبه 20 شهریور 1397 ساعت 16:40 http://sowdaa.blogsky.com/

دوش خیال مست تو آمد و جام بر کفش
گفتم می نمی‌خورم گفت مکن زیان کنی

گفتم ترسم ار خورم شرم بپرد از سرم
دست برم به جعد تو باز ز من کران کنی

دید که ناز می‌کنم گفت بیا عجب کسی
جان به تو روی آورد روی بدو گران کنی

...

و همه این تصویرها با خیال مست او...
از پشت کیلومترها فاصله...

قشنگ بود، خیلی قشنگ...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.