I feel you by Schiller

و بعد یک نیمه شب به اسم schiller برسی و غرق بشی توی نوجوونی، گوشی نوکیایی که عکس ماه پشت زمینش بود و شبها آهنگی با اسم schiller میذاشتی و گوش میدادی باهاش، و وقتی گوشی نوکیا رو توی دانشگاه دزدیدن ازت، این آهنگم پیوست به تاریخ...و بعد حدود چهارده سال بعد، به عکس نوازنده ی آلمانی که اسمشschiller هست خیره بشی و فکر کنی...هومممم...پیر شدی دخترجان! 

سبک آهنگشو نمیدونم چیه و حتی علاقه ای هم ندارم بدونم، ولی یک جور مرموز خوبیه، به درد شب های پاییز من میخوره حداقل، که غرق بشم توی روزهای نوجوونیم که گذشت و خوب گذشت و زود گذشت..., و همین دو روز پیش فهمیدم اسم آهنگ نوجوونیم که شیفتش بودم I feel you بود.


پ.ن: هنوز دستم توی دستتونه...هنوز...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.