چقد دیر کردم و چقد شرمنده ام و سرم پایینه که دیر کردم دیشب سری به حافظ زدم برای خودم و بقیه برای عزیزی حافظ همون بیتی رو گفت که از عصر افتاده بود رو زبونم و همش زمزمه می کردم:
غبار غم برود حال خوش شود حافظ تو آب دیده از این رهگذر دریغ مدار
قول میدم از این به بعد بیشتر باشم اینجا، جایی که به حضورم اهمیت داده میشه...
شرمنده نه، مگه از دوستان هم عذرخواهی میکنن، مهم الانه که با این بیت شعر مثل همیشه بسی ذوق و کیف کردم، ممنونم برای همه ی شعرایی که شبیه یه نشونه حال من رو خوب کردن، سپاس تا آسمان ها
چقد دیر کردم
و چقد شرمنده ام و سرم پایینه که دیر کردم
دیشب سری به حافظ زدم برای خودم و بقیه
برای عزیزی حافظ همون بیتی رو گفت که از عصر افتاده بود رو زبونم و همش زمزمه می کردم:
غبار غم برود حال خوش شود حافظ
تو آب دیده از این رهگذر دریغ مدار
قول میدم از این به بعد بیشتر باشم اینجا، جایی که به حضورم اهمیت داده میشه...
شرمنده نه، مگه از دوستان هم عذرخواهی میکنن، مهم الانه که با این بیت شعر مثل همیشه بسی ذوق و کیف کردم، ممنونم برای همه ی شعرایی که شبیه یه نشونه حال من رو خوب کردن، سپاس تا آسمان ها