?Where is my Johnny guitar

 اون لحظه هایی که سکوت میشم، اول می‌پرسه فکرت کجاست؟ و بعدش که می‌دونه هر چی تلاش کنه، بازم سکوت می مونم، یه آهنگ می‌فرسته...مثل اون شب...اول از ماجرای عاشقانه ی آهنگ گفت، از زنی که عاشق  آدم شرور به اسم جانی گیتاره، که با وجود تمام بدی های این آدم، از خوبیاش میگه، انگار تنها کسیه که درون خوب این آدمو دیده...آهنگ مال وقتیه که این مرد شرور کشته شده...نمی‌دونم چقدر این داستان رو به خودش نزدیک میبینه، اما اینو می‌دونم که این داستان بهش نزدیکه...

غم انگیزترین آهنگیه که فرستاده

میدونین قسمت عجیب این پست چیه؟ طوری حرف زدم که انگار هنوزم هست...

بیست و نهم مصاحبه دارم و دارم با حماقت این روزام و غرق خیالات بودن، باز فرصتمو میسوزونم....لعنت به من.

دعا...


پ.ن: من تحبس الدعا شدم؟ بگو بهم...بگو بهم اگه تحبس الدعا شدم...شاید کاری کنم، شاید چاره ای پیدا کنم، شاید ازین تاریکی بتونم نجات بدم خودمو...بگو بهم...قبل اینکه دیر بشه...

نظرات 1 + ارسال نظر
علیرضا دوشنبه 27 اسفند 1397 ساعت 15:23 http://sowdaa.blogsky.com/

از هر کرانه تیر دعا کرده‌ام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود...

و اینکه:
به ناامیدی از این در مرو بزن فالی
بود که قرعه دولت به نام ما افتد...

و اینکه:
موسیقی حقیقتاً عجیبه، عجیب تر از چیزی که به نظر میرسه...

مثل همیشه...بیتی که وصف حاله و به دل و جان میشینه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.