پ.ن: از هم دوریم...انگار کسی چنگ انداخته به همه ی گره هایی که نشان وصل داشتن، انگار کسی خیره خیر، ویران کرده راه هایی که به شما ختم میشدن...و من هر روز زیر لب آرام زمزمه میکنم :گریزانم ازین دوری...
یه طورایی این پ.ن ها منو تو خودش فرو میبره... مثل یه توهم که وقتی چشماتو میبندی تورو میکشه تو خودش... مثل یه قطعه موسیقی که غرق میشی توش و نمی خوای هیچوقت تموم شه... و در باب وصال چقد ناب گفته که: سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست؟ هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست...
یه طورایی این پ.ن ها منو تو خودش فرو میبره...
مثل یه توهم که وقتی چشماتو میبندی تورو میکشه تو خودش...
مثل یه قطعه موسیقی که غرق میشی توش و نمی خوای هیچوقت تموم شه...
و در باب وصال چقد ناب گفته که:
سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست؟
هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست...
این پ.ن ها از سر حرفای شما، برای منم خاص شده