دیشب قرآن به سر گذاشتم، کنار برج کلیسا....
دارم یاد میگیرم که بی نیاز باشم، بی نیاز به دوست داشته شدن، بی نیاز به در آغوش کشیده شدن، بی نیاز به بوسیده شدن...یعنی شدنیه؟...
بشین روی پروپوزالت کار کن دختر....یا بخواب، یا فیلم ببین....ولی به این چیزا فکر نکن...باشه؟
پ.ن: کنج خلوتم پر ز بودنت....
شما خودت خوبی؟
اوضاع بر وفق مراده؟
شکر، سختی هست، ولی انتظار این سختیا رو داشتم از قبل و همین کمی آسون میکنه همه چی رو...دعام کنین
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت