نوزدهم رمضان

دیشب قرآن به سر گذاشتم، کنار برج کلیسا....

دارم یاد میگیرم که بی نیاز باشم، بی نیاز به دوست داشته شدن، بی نیاز به در آغوش کشیده شدن، بی نیاز به بوسیده شدن...یعنی شدنیه؟...

بشین روی پروپوزالت کار کن دختر....یا بخواب، یا فیلم ببین....ولی به این چیزا فکر نکن...باشه؟ 


پ.ن: کنج خلوتم پر ز بودنت....

نظرات 2 + ارسال نظر
علیرضا دوشنبه 29 اردیبهشت 1399 ساعت 03:31

شما خودت خوبی؟
اوضاع بر وفق مراده؟

شکر، سختی هست، ولی انتظار این سختیا رو داشتم از قبل و همین کمی آسون میکنه همه چی رو...دعام کنین

علیرضا چهارشنبه 24 اردیبهشت 1399 ساعت 20:03

گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.