تصمیم دارم شبیه کسی بنویسم که روزای آخر زندگیشو سپری میکنه، بیش ازون تصمیم دارم شبیه کسی زندگی کنم که روزای آخر زندگیشو سپری میکنه ولی چون این مورد به طور عجیبی سخته واسم، فعلا با مورد اول تمرین میکنم....
پس بخونید زین پس نوشته های آبی کسی رو که روزای آخر عمرشو سپری میکنه...
پ.ن: قلبم پر از شعف میشه وقتی ثانیه به ثانیه بهت نزدیکتر میشم...
خوبه که وسیله وصل میشم.
چشم.
دو سالی هست که وسیله ی وصلین...از همون روزی که پ.ن ننوشتم و گفتین چرا پ.ن ننوشتی....
حافظ گرت ز پند حکیمان ملالت است
کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
پ.ن.
به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ
حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد
بعضی بیتها با همه ی اصرارشون به ابراز دوست داشتن زمینی، عجیب به درگاهش وصلمون میکنه...حلقه بندگی زلف...
میشه یه تفال بزنین به نیابت؟