عیدتون مبارک دو همراه همیشگی آبیگرام...عید همه ی دوستانی که گذرشون به این صفحه می افته هم مبارک...شلوغم این روزا، برمیگردم و پیام های با محبتتون رو جواب میدم...
آره خودم فهمیدم که چوب خطم پر شده و نوروز بدون فال رو هیچ جوره نمیبخشین. خب بالاخره هر اومدنی یه رفتنی داره و هر وصلی یه فصلی. مهم اینه که از این بازه زمانی بین اومدن تا رفتن خوب استفاده کنیم. مهم اینه که رد پای شما و آبیگرام روی زمین زندگیم مونده و میمونه. ضمنا من که فعلا برنامه ای برای رفتن ندارم اگه صابخونه بیرونم نکنه.
رفتن حق آدماست گرچه اونم تلخه، اما حرف الانم بی خبریه...امیدوارم کج دار مریز با خبر بمونم از هر دو مخاطب آبیگرام تا زمانی که هستم
منو ببخشید که انقد دیر اومدم. عید هم که تموم شد تقریبا. مدتی دور از همه چی بودم. ممنون از لطف بی دریغتون. فال سال نوتون رو هم با تاخیر میفرستم براتون:
ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
تا درخت دوستی بر کی دهد حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفت و گو آیین درویشی نبود ور نه با تو ماجراها داشتیم
شیوهٔ چشمت فریب جنگ داشت ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
گلبن حسنت نه خود شد دلفروز ما دم همت بر او بگماشتیم
نکتهها رفت و شکایت کس نکرد جانب حرمت فرونگذاشتیم
گفت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتیم
بله... گفت خود دادی به ما دل حافظا ...
داشتم این بار فکر میکردم اگه دیگه نیمدم، اگه ارتباطمون به هر شکلی قطع شد، چطور میشه خبر گرفت از حال هم...که بی خبری از غم انگیزترین اتفاقات این دنیاست...خوبه که پیام دادین بالاخره و مثل همیشه ممنونم از فال حافظ...یلدای بدون فال رو بخشیدم
آره خودم فهمیدم که چوب خطم پر شده و نوروز بدون فال رو هیچ جوره نمیبخشین.
خب بالاخره هر اومدنی یه رفتنی داره و هر وصلی یه فصلی. مهم اینه که از این بازه زمانی بین اومدن تا رفتن خوب استفاده کنیم. مهم اینه که رد پای شما و آبیگرام روی زمین زندگیم مونده و میمونه.
ضمنا من که فعلا برنامه ای برای رفتن ندارم اگه صابخونه بیرونم نکنه.
رفتن حق آدماست گرچه اونم تلخه، اما حرف الانم بی خبریه...امیدوارم کج دار مریز با خبر بمونم از هر دو مخاطب آبیگرام تا زمانی که هستم
منو ببخشید که انقد دیر اومدم.
عید هم که تموم شد تقریبا.
مدتی دور از همه چی بودم.
ممنون از لطف بی دریغتون.
فال سال نوتون رو هم با تاخیر میفرستم براتون:
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
تا درخت دوستی بر کی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفت و گو آیین درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیم
شیوهٔ چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
ما دم همت بر او بگماشتیم
نکتهها رفت و شکایت کس نکرد
جانب حرمت فرونگذاشتیم
گفت خود دادی به ما دل حافظا
ما محصل بر کسی نگماشتیم
بله...
گفت خود دادی به ما دل حافظا ...
داشتم این بار فکر میکردم اگه دیگه نیمدم، اگه ارتباطمون به هر شکلی قطع شد، چطور میشه خبر گرفت از حال هم...که بی خبری از غم انگیزترین اتفاقات این دنیاست...خوبه که پیام دادین بالاخره
و مثل همیشه ممنونم از فال حافظ...یلدای بدون فال رو بخشیدم
خداقوت فاطمه جان